متقاعد کردن مدیریت برای اینکه زمان ارتقای سیستم کنترل فرا رسیده است، واقعاً کار دشواری است. زمان و هزینهای که برای آمادهسازی صرف میشود، بودجهای که خودِ اجرای پروژه نیاز دارد، و همچنین درآمدی که بهدلیل زمان توقف تولید از دست میرود—همه اینها چالشبرانگیز هستند. این موضوع از بسیاری از هزینههای سرمایهای دیگر نیز دشوارتر است، زیرا معمولاً دلیل قانعکنندهای بر اساس بازده سرمایه گذاری (ROI) وجود ندارد. در نتیجه، شرایطی ایجاد میشود که در آن هیچ کاری انجام ندادن به رقیبی بسیار قدرتمند برای پروژه ارتقای شما تبدیل میشود. در این نوشتار به بررسی زمان مناسب برای ارتقای سیستم کنترل کارخانه پرداخته می شود.

زمان مناسب برای ارتقای سیستم کنترل کارخانه
چرخهٔ عمر یک سیستم کنترل شامل چندین نقطهٔ تغییر مهم است که میتوان آنها را بهعنوان لحظههای کلیدی برای بررسی زمان مناسب ارتقا در نظر گرفت. این نقاط تغییر حول چهار جنبهٔ مختلف در پشتیبانی از یک سیستم کنترل قرار دارند: قطعات یدکی، پشتیبانی تأمینکننده، قابلیت پیکربندی، و دسترسپذیری متخصص.
وقتی یک خط سختافزاری جدید معرفی میشود، اغلب تولیدکنندگان موجودی آن را در انبار کارخانه و معمولاً در انبارهای نمایندگان محلی نیز ذخیره میکنند. این موجودی میتواند برای رفع سریع شرایط توقف تولید مورد استفاده قرار گیرد، بدون اینکه لازم باشد شما حجم زیاد قطعات یدکی را در کارخانه نگهداری کنید. با افزایش عمر یک خط سختافزاری و معرفی نسل جایگزین، تولیدکنندگان موجودی آن را کاهش میدهند و ممکن است آن را از فهرست موجودی فعال به یک کانال صرفاً خدماتی منتقل کنند. این وضعیت میتواند به این معنا باشد که توسعه سیستم تنها پس از گفتوگو با نماینده فروش یا مدیریت خدمات سازنده امکانپذیر است. این کاهش توانایی در توسعه سیستم کنترل، اولین نقطهٔ تغییر محسوب میشود. معمولاً در این مرحله نوسازی انجام نمیشود، اما اگر توسعهای بزرگ در آینده پیشبینی شده باشد، ممکن است مناسب باشد که ابتدا سیستم موجود را مهاجرت دهید.
پس از اینکه یک خط محصول قدیمی یا پایانعمر اعلام شد، تولیدکننده معمولاً باقیمانده سختافزار را طی چند سال آینده به فروش میرساند. بهطور معمول، مدتزمانی که قطعات یدکی در دسترس هستند بین ۳ تا ۷ سال است، هرچند برخی قطعات ممکن است زودتر کمیاب شوند. این زمان اغلب رایجترین نقطه برای درنظرگرفتن گذار سختافزاری به قطعات جدید است. در برخی موارد، مالک سیستم کنترل تصمیم میگیرد موجودی قطعات یدکی را در سطوحی بالاتر از میزان مصرف احتمالی حفظ کند. با مصرف تدریجی این موجودی، سیستمها نوسازی میشوند و قطعات قدیمی به موجودی قطعات یدکی بازگردانده میشوند. با این حال، در نهایت قطعات یدکی حتی از منابع پس از بازار نیز بهطور آسان در دسترس نخواهند بود. انتخاب این نقطهٔ تغییر نیازمند پایش دقیق موجودی قطعات یدکی است. مزیت این روش آن است که در یک کارخانه بزرگ، میزان مصرف قطعات یدکی معمولاً محدودهٔ زمانی احتمالی برای نیاز به ارتقای سختافزار را مشخص میکند. علاوه بر این، مصرف قطعات یدکی و توقفهای غیرمنتظره ارزش مالی دارند—ارزشی که میتواند برای محاسبهٔ بازده سرمایه گذاری (ROI) مورد استفاده قرار گیرد.
سیستمهای جدید بهطور فعال توسط تولیدکنندگان پشتیبانی میشوند. این پشتیبانی معمولاً از طریق قراردادهای خدماتی انجام میشود، هرچند برخی از تولیدکنندگان پشتیبانی فنی و ارائه گارانتی را بهصورت رایگان ارائه میکنند. پس از اینکه بستههای نرمافزاری که از یک نصب سختافزاری پشتیبانی میکنند از حالت پشتیبانی فعال خارج شدند، معمولاً تولیدکننده هنوز پشتیبانی فنی ارائه میدهد. با گذر زمان، پشتیبانی از محصولات منسوخ ممکن است تنها با افزایش قیمت ارائه شود. علاوه بر این، دسترسی به مهندسان میدانی تولیدکننده ممکن است دشوارتر شود، زیرا با ارتقای مهندسان و ورود مهندسان جدید، فرصت کار روی سیستمهای قدیمی کاهش مییابد. این دو عامل — عدم دسترسی به پشتیبانی تولیدکننده و افزایش هزینه قرارداد پشتیبانی — دو نقطهٔ تغییر دیگر را تشکیل میدهند.
این نقطهٔ تغییر عمدتاً به دلیل استهلاک و قدیمی شدن ترکیب سختافزار، نرمافزار و سیستمعامل استفادهشده رخ میدهد. اگرچه ممکن است چندین نقطهٔ تغییر وجود داشته باشد، هر کدام معمولاً حول منسوخ شدن یک سیستمعامل — مانند Windows XP — و عدم توانایی پشتیبانی از سیستم کنترل بدون استفاده از یک لپتاپ قدیمی برنامهنویسی متمرکز هستند. این وضعیت ممکن است با ناسازگاری درایورها با سیستمهای جدیدتر تشدید شود. برای مثال، ممکن است بتوانید یک ماشین مجازی (VM) از Windows XP روی لپتاپ جدید Win10 خود اجرا کنید، اما با درایورهای پورت سریال مورد نیاز که روی سیستم میزبان اجرا نمیشوند مشکل داشته باشید. علاوه بر این، حتی اگر چیزی به نظر کار کند، تیمهای پشتیبانی فنی ممکن است از رفع مشکل پیکربندی غیرپشتیبانیشده خودداری کنند.
معمولاً تخصص در یک سیستم کنترل خاص یا بهصورت داخلی، یا از طریق یک پیمانکار محلی، یا از تولیدکننده کسب میشود. واضح است که بازنشستگی یک مهندس کنترل طولانیمدت و مورد اعتماد شما یک شکاف مهارتی ایجاد خواهد کرد. اما ممکن است دشوارتر باشد که متوجه شوید جانشینی که مهندس قبلی او را آموزش داده بود، یکی از معدود افرادی است که فناوری قدیمی و منسوخ را میشناسد. پیمانکار شما احتمالاً مهندسان کنترلی دارد که دانش سیستمهای قدیمی را در اختیار دارند، اما این افراد ممکن است تنها با هزینه اضافی در دسترس باشند یا برای پروژههای غیرضروری با تأخیر آزاد شوند. تولیدکنندگان معمولاً دیگر پرسنل خدمات جدید را در زمینه برنامهنویسی و نگهداری سیستمهای منسوخ آموزش نمیدهند. با گذشت زمان، فرد خدماتی که ممکن است با او تماس گرفته باشید احتمالاً ارتقا مییابد، به نقش دیگری منتقل میشود، یا بازنشسته میشود.
اگر تا اینجا مطالعه کردهاید، میتوان گفت که تعداد زیادی نقطهٔ تغییر وجود دارد که همه با هم تعامل دارند و بینشی از زمان مناسب برای ارتقای سیستم کنترل ارائه میدهند. با بررسی دقیق، روشن است که بسیاری از این نقاط به دو رویداد کلیدی همگرا میشوند: تولیدکننده وضعیت سیستم را به پایان عمر (End-of-Life) تغییر میدهد و پیش از آن اعلامیه قبلی تولیدکننده صادر میشود. وقتی این اعلامیه را دریافت میکنید، عاقلانه است که استراتژی ارتقا خود را آغاز کنید، از جمله بودجهبندی، مراحل برنامهریزی و تعیین نیازهای قطعات یدکی. زمانی که پلتفرم واقعاً توسط تولیدکننده در وضعیت منسوخ قرار میگیرد، میتوانید سیستمهای خود را طبق برنامه ارتقا دهید، پیش از اینکه با مشکلات مربوط به پرسنل و توقفهای غیرمنتظره طولانی مواجه شوید.
شرکت فریان میتواند در برنامهریزی نوسازی سیستم کنترل شما کمک کند، صرفنظر از اینکه سیستم کنترل شما در کدام مرحله از چرخه عمر خود قرار دارد. برای اطلاعات بیشتر درباره نوسازی سیستم خود با فریان ، اینجا را مطالعه کنید.